سیامک زمردی مطلق «تجربه های عکاسی تئاتر» را برگزار کرد

فوکوس تماشاچی را نگیریم

DSC_0379

ساده و صمیمی سخن گفت. از تجربیات شخصی خودش آغاز کرد و از زمانی که عکاسی تئاتر را آغاز کرده بود. «سیامک زمردی مطلق»، پنج شنبه 9 آبان در یک نشست صمیمی، «تجربه های عکاسی تئاتر» را با شرکت کنندگان در هشتمین جشنواره عکس خبری دوربین.نت به اشتراک گذاشت.
می خواهم امروز از تجربیات عکاسی خودم در تئاتر صحبت کنم. در حقیقت کلاس آموزشی ندیدم. عکاسی تئاتر را از سال 67 شروع کردم.
از سال 65 تا 67 دوره بازیگری را گذراندم. خیال بازیگر شدن نداشتم و به خاطر تفنن به این کار پرداختم، اما مسیر زندگی ام تغییر کرد. در آن دوره، تئاتری ها خیلی زحمت می کشیدند و دستمزد کمی هم می گرفتند. بعد از دوره دو ساله بازیگری تصمیم گرفتم از طریق عکاسی به علایقم در تئاتر جواب بدهم.
اولین تجربه ام را در نمایش «مده آ» به دست آوردم. جنگ تازه تمام شده بود، نگاتیو وجود نداشت. با یک نگاتیو تاریخ گذشته حساسیت 200 عکاسی کردم.
من خودآموخته عکاسی هستم. با آزمون و خطا، تجربه به دست آوردم. از عکاسی از «مده آ» هیجان زده بودم. فکر می کردم شق القمر کرده ام. نمایش را از قبل دیده و با چشمم عکاسی کرده بودم. بنابراین زمانی که نمایش شروع شد، می دانستم چه عکس هایی را باید بگیرم.
به این دلیل که ارتباطم با دانشجوهای هنرهای نمایشی زیاد بود، با همین دانشجوها کار کردم و از نمایش هایشان عکس گرفتم.
3 یا 4 نمایش عکاسی کرده بودم که مسابقه عکاسی تئاتر برگزار شد. آخرین مهلت ارسال آثار ساعت 2 بود. تا 12:30 داشتم عکس چاپ می کردم. عکس ها را روی زمین چیدم و با توجه به دانش اندک خودم، عکس هایی را انتخاب کردم. عکس هایی را که به نظرم بد بود، پاره کردم و دور ریختم.
به این موضوع اعتقاد دارم که همیشه باید بهترین را انتخاب کرد. یادم است آن سال بچه هایی که دانشجوی عکاسی بودند، به تعداد انگشت های دست بودند. آن ها نگاه آکادمیک داشتند. اما من غریزی کادر می بستم برای من حس بازیگر خیلی مهم بود. در آن مسابقه عکاسی تئاتر نفر پنجم شدم، اما شاکی بودم که چرا نفر اول نشده ام.
گاهی رقابت هایی را بین عکاس ها می بینم که تبدیل به دشمنی می شود. ما باید یاد بگیریم که به همدیگر کمک کنیم.
اگر در مسابقه ای شرکت می کنید، به رقبا که رفیق هایمان هستند، احترام بگذاریم. خودمان را برتر از دیگران ندانیم و بپذیریم که بهتر از ما هم وجود دارد. باید تلاش کنیم که روز به روز بهتر شویم.
عکاسی تئاتر که الان برای آن کارگاه برگزار می شود، آن زمان در حد یک عکس یادگاری از اعضای گروه های تئاتری بود.
عکاسان تئاتر تلاش کردند که عکاسی تئاتر را به مسئولان بشناسند و این نوع عکاسی را از عکاسی یادگاری به عکاسی هنری تبدیل سازند.
تا سال 83 جنس عکاسی من همان نگاه کلاسیک بود که قبلا داشتم. در این سال اولین نمایشگاه انفرادی ام را برگزار کردم تا بتوانم عکس تئاتر بفروشم. «شب هزار و یکم» بهرام بیضایی را عکاسی کرده بودم. 14 عکس انتخاب کردم و به نزد استاد بهرام بیضایی رفتم. از او خواستم تا عکس ها را برایم امضا کند تا به این شکل مردم عادی تشویق شوند که عکس تئاتر بخرند. ایشان بزرگوارانه پذیرفت و عکس ها را امضا کرد.
آن نمایشگاه را در کافه عکس برگزار کردم و یک نفر که مجموعه دار بود، هر عکس را 50 هزار تومان خرید.
برخی از دوستان می گفتند که کسی که عکس ها را خریده، کلکسیونر بوده و به خاطر امضای بهرام بیضایی عکس ها را خریده.
این کلکسیونر «غلامرضا معتمدی»، مسئول موزه مان هنر بود. بعدها از من خواست تا کنتاکت هایم را به او نشان بدهم تا با انتخاب 100 عکس، نمایگشاهی برگزار کند.
بعد از آن نمایشگاه تا 6 ماه نمی توانستم عکاسی کنم. نگاه معتمدی و انتخاب هایش، ذهن من را درگیر کرده بود. فکر می کردم باید دنبال عکس هایی باشم که پیام داشته باشد. بعد راهم را پیدا کردم. حس می کردم یک سری از نمایشگاه ها را نمی توانم عکاسی کنم. دنبال فرم های خاص خودم می گشتم.
بعدها هم معلوم شد که مجموعه ای که به فروش رفت، به خاطر امضای بهرام بیضایی نبود، بلکه نگاه من به تئاتر باعث این اتفاق شد.
کاری که در سایت ایران تئاتر انجام می دهم این است که نمایش را از ابتدا تا انتها عکاسی می کنم. یک خط داستانی را در عکاسی، تعریف می کنم تا بیننده با فضای نمایش، آشنا شود. این یک وظیفه عکاس تئاتر است. شما که از تئاتر عکاسی می کنید، باید این نگاه را داشته باشید. به طراحی صحنه دقت کنید. طراحی صحنه فقط برای قشنگی نیست. ارتباط بازیگرها با صحنه کاملا روشن است. اگر از این دید به عکاسی تئاتر نگاه کنیم، اسیر لنزهای تله نمی شویم، مساله این است که یک قصه را تعریف کنیم. در دنیا افرادی که عکس می خرند، به مفهوم توجه می کنند. عکس باید پیام داشته باشد. عکاسی تئاتر خیلی خاص است.
باید شرایط را طوری پیش ببریم که بتوانیم بهتر به این عکاسی نگاه کنیم.
در این سال ها عکاسی تئاتر از شاخه های دیگر تئاتر جلوتر رفته. فکر می کنم بهترین شیوه و بهترین تمرین این است که از هر صحنه یک لانگ شات، یک مدیوم و یک عکس بسته بگیرید. وقتی این ها را با یکدیگر مقایسه کنید، متوجه می شوید که کدام یک تاثیرگذارتر است.
من هیچ وقت در عکاسی تئاتر، اسیر بازیگر نشدم. برایم مهم است لحظه ای را خلق کنم تا جاودانه شود چون تئاتر یک هنر میرا است.
سعی کنیم هر نمایشی که عکاسی می کنیم، برای خودمان نقش داور داشته باشیم و از خودمان بپرسیم چرا این عکس را گرفته ام؟ مرتب از خودمان سئوال بپرسیم تا در عکاسی به بهترین نتایج برسیم.
ضمن این که یادمان باشد فوکوس تماشاچی را نگیریم.

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.