دغدغه جامعه عکاسی ایران، خرید لنز است
«عکاسی تبلیغاتی، تجارت، فشن و داستان»، عنوان کارگاهی بود که شنبه 11 آبان در مرکز هنرپژوهی نقش جهان برگزار شد.
«حامد بدیعی»، جلسه را اینطور آغاز کرد:«عکاسی تبلیغاتی در دانشگاه ها و آموزشگاه ها تدریس می شود. در همه عناوین عکاسی که با آن ها سر و کار داریم، مشکل دانشجوها مسائل فنی است. عناوینی که در دانشگاه های ما تدریس می شود، به آنچه در دنیا تدریس می شود، هیچ ربطی ندارد. دانشجو در عکاسی تبلیغاتی یاد می گیرد از کریستال یا پارچه چطور عکاسی کند. در عکاسی خبری هم کادربندی، دیافراگم و سرعت شاتر را آموزش می بیند.»
وی ضمن اشاره به این موضوع که دغدغه جامعه عکاسی ایران، خرید دوربین و لنز است، گفت:«بدون این که از انواع عکاسی، شناخت داشته باشیم، شروع به عکاسی می کنیم. باید ببینیم چه می خواهیم و در چه جایگاهی قرار گرفته ایم.»
او این موضوع را مطرح ساخت که عکاس، باید توانایی داستان گفتن داشته باشد و داستان در حوزه عکاسی خبری با داستان در حوزه عکاسی تبلیغاتی متفاوت است.
بدیعی، در تعریف عکاس حرفه ای و آماتور گفت:«عکاس حرفه ای کسی است که از راه عکاسی امرار معاش می کند و هر کسی که عکاسی برای او تفنن است، عکاس آماتور است. این ساده ترین تعریف عکاس حرفه ای و آماتور محسوب می شود.»
سخنران نشست «عکاسی تبلیغاتی، تجارت، فشن و داستان»، تاریخچه ای از عکاسی و عکاسی تبلیغاتی را ارائه داد.
عکاسی در قرن 19 متولد شد. اواخر قرن 19 نیازی در جامعه به وجود آمد که ناشی از فروش بود. پیش از این تاریخ، تنها قشری از عکاسان که از راه عکاسی پول به دست می آوردند، عکاسانی بودند که پرتره می گرفتند. شروع انتشار مجلات تصویری (که مجله لایف بین آن ها پیشگام بود) و همچنین به وجود آمدن امکان چاپ رنگی، باعث شد مراجعه به عکاس ها شروع شود. این ماجرا تا جنگ جهانی دوم ادامه پیدا کرد.
آندره کرتژ، الکس برادویج، اروین بلومفلد، فلیکس مان و والتر رانبرگ، افرادی بودند که عکاسی تبلیغاتی را پایه گذاری کردند.
در 1930 مجلات لایف استایل به این سمت رفتند که عکاسان را استخدام کنند.
اولین عکاسی که با این نشریات شروع به کار کرد، بارون لومیر بود.
عکاسان در دهه 1950 از استودیو خارج شدند و عکس های تبلیغاتی را در محیط های طبیعی تولید کردند. دهه 1960 هم اوج شکوفایی سبک های هنری بود.
بدیعی، پس از ارائه این تاریخچه، به این موضوع اشاره کرد که:«عکاسی تبلیغاتی با عکاسی صنعتی متفاوت است. کار عکاسی تبلیغاتی فروش و کار عکاسی صنعتی، ثبت فرایند است.»
وی از عکاسی تجاری، مد و ادیتوریال، به عنوان بخش های عکاسی تبلیغاتی نام برد و درباره هدف عکاسی تجاری گفت:«مهم ترین کار عکاسی تجاری این است که همه ویژگی های منحصر به فرد محصول را معرفی کند. این عکس ها معمولا در کاتالوگ ها استفاده می شوند. یکی از وجه های دیگر کار عکاسی تجاری، عکاسی برای کاتالوگ ها است. عکاسی خانوادگی و عکاسی عروسی از شاخه های دیگر عکاسی تجاری به شمار می روند.»
او از سادگی، نورهای کم کنتراست و زمینه های ساده به عنوان ویژگی مشترک عکس های تجاری نام برد و تاکید کرد که برای قبول یک سفارش ابتدا باید از کاری که قرار است در زمینه عکاسی انجام شود، اطلاعات و درک درستی وجود داشته باشد.
وی گفت:«در زمینه عکاسی عروسی می توانیم به این سو برویم که سلیقه شخصی خودمان را هم در عکس ها اعمال کنیم. عکسی بگیریم که با تعریف عکاسی عروسی، یعنی روایت کردن یک مهمانی هم خوانی داشته باشد. حتی فکر می کنم گروهی که کار عکس و فیلم انجام می دهد، لازم است با عکاسی خبری آشنا باشد.»
وی درباره تعریف عکاسی فشن این طور توضیح داد:«شکلی از تبلیغات وجود دارد که در آن محصول را ارائه نمی کنید، بلکه سبک زندگی را به او ارائه می دهید. این نوع عکاسی فشن است.»
او از پررنگ تر بودن خلاقیت عکاس در عکاسی فشن به عنوان ویژگی همه عکس های فشن نام برد و عنوان کرد که اصلی که در این عکاسی وجود دارد، فریبنده بودن آن است.
بدیعی، ضمن اشاره به بلاتکلیفی به عنوان مشکل عکاسان مطبوعات و به ویژه عکاسان مجلات، درباره شباهت عکاسی ادیتوریال و فشن گفت:«شباهت ادیتوریال فوتوگرافی، با عکاسی فشن این است که معمولا در هر دو از مدل انسانی استفاده می شود.»
وی درباره تفاوت های این دو نوع عکاسی هم این طور توضیح داد:«خلاقیت در عکاسی ادیتوریال نسبت به عکاسی فشن بالاتر می رود. همچنین عکاسی فشن و ادیتوریال در سبک نورپردازی متفاوتند.»